به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حضرت آیت الله مظاهری در کتاب "خانواده در اسلام" به موضوع «نقش مهرباني در زندگي زناشوئي» پرداخته و می نویسند: اگر انسان در محیط خانواده اشتباهات کوچک را نادیده بگیرد ، اثرات مناسبی در محیط دارد و صفا و صمیمیت را در پی خواهد داشت.
* منشاء اختلاف زن و مرد
باید توجّه داشت که معمولا ناسازگاری ها تقصیر طرفین است و چنین نیست که تنها زن مقصر باشد یا مرد؛ و عمدتاً منشاء ناسازگاری ها و اختلاف ها خودخواهی و عدم سعه صدر است. به طوری که اگر جامعه ای سعه صدر داشته باشد و خودخواهی ها را از خود دور کند نزاع ها هم بر طرف می شود، بلکه اساسا مشکل و ناسازگاری پیش نمی آید. بدیهی است که هیچگاه توافق اخلاقی کامل میان دو نفر، از جمله زن و مرد حاصل نمی شود. زیرا، این توافق تنها در میان انبیاء و اولیای الهی متصور است که ارواحشان متّحد است و همگی تسلیم محض امر باری تعالی هستند. از این رو، نباید انتظار داشت که در یک خانواده، زن و مرد در تمام جزئیات با هم توافق داشته باشند، اختلاف یک امر طبیعی است و نباید روابط خانوادگی را تحت تاثیر قرار دهد و کانون خانواده را متزلزل کند.
چارۀ اختلاف سلیقه در خانواده، داشتن سعه صدر است. یعنی زن و مرد هنگام روبرو شدن با اختلافات و مشکلات از تندی کردن و داد و فریاد بپرهیزند، عاقلانه و با آرامش ریشۀ اختلاف و مشکل را پیدا کنند و سپس در اندیشۀ چاره جویی برآیند. پس از برطرف شدن مشکل، منصفانه خدا را شاهد بگیرند که در بروز مشکل کدام یک نقش اساسی داشته است.
* انعطاف مرد
مردانگی اقتضا می کند که اگر مرد در بروز اختلاف مقصّر بوده است، اقرار کند و با کمال شهامت عذرخواهی نماید. چه اگر مقصّر باشد ولی زیر بار نرود و اشتباه خود را نپذیرد، هرگز نمی تواند به موعظۀ زن بپردازد و موعظه اش بی اثر خواهد بود. در اینجا خود بیشتر محتاج موعظه و نصیحت است. این حالت حکم به ناحق دادن است. در این باره استاد بزرگوار ما، امام راحل (ره) می فرمود: ضرب المثلِ «حرف مرد یکی است» که در میان مردم رواج دارد، نادرست است. مرد کسی است که وقتی مرتکب اشتباهی شود اقرار کند. زیرا ما معصوم نیستیم، مسلّما اشتباهات بسیاری داریم و لازم است که به اشتباه خود اقرار کنیم.
بنابراین، انسان باید قابل انعطاف باشد. تنها کسی می تواند در زندگی اجتماعی موفق باشد که خوی نرم و انعطاف پذیری داشته باشد، در غیر این صورت انسان مستبد و مطرود جامعه خواهد شد. از جمله نشانه های مروت و مردانگی در آن است که که در نزاع و اختلاف حقّ را به صاحبش دهیم. این سخن که «اگر مرد به اشتباه خویش اعتراف کند زن جسور و گستاخ می شود و حرمتِ مرد می شکند» از وسوسه های شیطانی است زیرا همه چیز در برابر حقّ، بی ارزش است، باید به آن سر تسلیم فرود آورد.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) به «جناده» فرمودند: «إِذَا اَرَدْتَ عِزّاً بِلَا عَشِیرَةٍ وَ هَیْبَتاً بِلَا سُلْطانٍ فاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَةِ اللهِ اِلَی عِزَّ طَاعَةِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ» (1)
اگر کسی بخواهد عزیز شود بدون اینکه عشیره ای داشته باشد، بر دل ها حکومت کند و با هیبت و حرمت باشد بدون این که سلطنت کند، باید لباس خواری گناه را از تن برکند و لباس عزت بندگی الهی را بر تن نماید.
قرآن کریم می فرماید: «اِنَّ الَّذِیْنَ آمَنُوا وَ عَمُلو الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنَ وُدّاً» (2)
آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خداوند رحمان آنها را محبوب می کند.
* گذشت و خطا پوشی
از دیگر صفاتی که مرد و زن در کانون خانواده باید داشته باشند، گذشت و خطا پوشی است.
این خصلت نیکو در سیرۀ ائمۀ معصومین و انبیای الهی (علیهم السلام) جلوۀ تام دارد. آن بزرگواران بسیار با گذشت و خطا پوشند.
روزی شخصی از اهل شام به مدینه آمد، چشمش به امام حسن (علیه السلام ) افتاد، او را نمی شناخت. وقتی از هویّت او پرسید و او را شناخت تحت تاثیر تبلیغات سویی که دشمنان اهل بیت عصمت (ع) پراکنده بودند، حضرت را «قُربَةً اِلی اللهِ!!» دشنام گفت، بعد از آنکه عقدۀ دل خود را گشود و ناسزا و فحش بسیار داد، امام حسن (علیه السلام) بدون این که خشمناک شوند و اظهار ناراحتی نمایند، نگاهی پر مهر و عاطفه به آن مرد انداختند، چند آیه قرآن را، مبنی بر حُسن خلق داشتن تلاوت فرمودند و افزودند: «ما برای هر نوع خدمت و کمک به تو آماده هستیم».
سپس از او پرسیدند: «آیا اهل شام هستی؟» جواب داد: «آری».
آنگاه فرمودند: «من با این گونه برخورد و خلق و خوی آشنایی دیرین دارم و سرچشمۀ آن را نیک می دانم. تو در شهر ما غریبی اگر احتیاجی داری آماده ایم تا به تو کمک دهیم و در خانه خود از تو پذیرایی کنیم، تو را بپوشانیم و به تو پول دهیم». مرد شامی که منتظر عکس العمل شدیدی بود تصوّر چنین گذشت و عفوی را نداشت چنان منقلب شد که گفت: «آرزو داشتم در آن وقت زمین شکافته می شد و من در زمین فرو می رفتم و این چنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی کردم. تا آن ساعت کسی در روی زمین از حسن بن علی و پدرش (سلام الله علیهما) برایم مبغوض تر نبود، ولی از آن هنگام به بعد کسی نزد من از او و پدرش محبوب تر نیست».
* عفو کردن در قدرت
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: «الْعَفْوُ عِنْدَ الْقُدْرَةِ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِينَ وَ أَسْرَارِ الْمُتَّقِين»(3)
عفو کردن در حال قدرت از سنت های رسولان خدا و اسرار پرهیزکاران است.
و امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در بارۀ عفو فرموده است:
«هنگامی که قدرت دارید عفو کنید همانا شکر کردن قدرتی که خداوند به شما عطا فرموده، عفو است». (4)
گذشت حضرت یوسف (علیه السلام) از گناه برادرانش و زلیخا، سرمشقی برای روندگان راه اولیای خدا است. پیامبر خدا (ص) از آن ظلم عظیمی که برادرانش در حق او کردند، در اوج عزّت و قدرت با بزرگواری و جوانمردی گذشت کرد و به آنان گفت: شما مرا عزیز مصر کردید. پس از چهل سال که پدر را ملاقات کرد به او گفت: «شیطان میان من و برادرانم فساد کرد.»
از جرم زلیخا، نیز گذشت و 9 سال زندان را به هیچ انگاشت. بنابراین باید از گذشت و خطا پوشی پیامبران و پیشوایان دین (علیه السلام) درس عبرت آموزیم و خود را از مصادیق آیۀ شریفه قرار دهیم که فرمود: «وَلْیَعْفُوا وَلیَصْفَحُوا اَلَا تُحِبُّونَ اَنْ یَغْفِرَ اللهُ لَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَّحیمٌ» (5)
اهل ایمان باید گذشت داشته باشند و گناه دیگران را نادیده بگیرند. مگر دوست ندارید که خدا هم از گناه شما در گذرد؟ البته خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
* آثار گذشت
اگر انسان در محیط خانواده یا جامعه اشتباهات کوچک را نادیده پندارد و گذشت کند، اثر مناسبی در آن محیط دارد و صفا و صمیمیت را در پی خواهد داشت. مهم تر این که این امر باعث می شود که پروردگار عالم در روز قیامت از بدی ها و خطاهای انسان چشم بپوشد و او را ببخشد.
وجود عفو و گذشت یقیناً کانون خانواده را با حرارت نگاه می دارد و موجب بخشش گناهان می شود. پس هرگاه با اشتباهات و خطای یکدیگر روبرو شدید، باید شعله های پر فروغ رأفت و عفو از قلب های شما زبانه بکشد و خطاها را بسوزاند، تا بذر عشق و محبت و گذشت در کانون گرم خانواده تان جوانه بزند و در سایۀ عفو و رحمت زندگی گرم و سراسر شور و حال و معنویت داشته باشید.
پاورقی:
۱ . مستدرك الوسايل، ج ۱۱، ص ۲۵۸، باب ۱۸.
۲ . سوره مريم، آيه ۹۶.
3 . مصباح الشريعة، ص: 158.
4. سفينه البحار، جلد ۲، صفحه ۲۰۸.
5. سوره نور، آيه ۲۲.